یکی (( امروز )) را می بیند ، یکی (( فردا )) را .
یکی به (( سود فعلی )) می اندیشد ، دیگری به (( سعادت آینده )).
هر دو چشم دارند ، ولی یکی افق دید وسیعتری دارد.
هر دو در اندیشه ی (( منافع )) اند ، لیکن یکی نفع را در برخورداری ها و لذت های فعلی می جوید ، دیگری از سود فعلی به امید بهره ی ماندگارتر و منفعت ریشه دار تر ، می گذرد.کدامشان عاقلترند ؟
اختلاف دید ، اختلاف در عمل را در پی دارد .
با آنکه اصل ، روح و جان است و اندام و جسم تنها مرکبی است که تحت اراده ی روح قرار گرفته است ، تا چه حد به تقویت روان می پردازیم ؟
(( سوار )) مهمتر است یا (( مرکب )) ؟ (( ماشین )) اصیل تر است یا (( سرنشین )) ؟ (( مال )) برای (( انسان )) است ، یا انسان برای مال ؟
و به گفته ی سعدی : خوردن برای زیستن است ، یا زیستن برای خوردن ؟
ما ، یک عمر بیشتر نداریم . سرمایه ی ما همین یکبار زیستن است . ولی سود ما چیست ؟ این سرمایه را صرف چه می کنیم ؟
یکی به (( پروار کردن جسم )) می پردازد ، یکی به (( پربار کردن جان )).
تا به این سوال مهم که (( ما چرا زندگی می کنیم )) به طور جدی نیندیشیم و برای یافتن پاسخ صحیح آن نکوشیم ، همین آش و همین کاسه است ، یعنی پیوسته باختن و زیان کردن و هدر رفتن ، همچون آبی در ریگزار... یعنی دود شدن و هوا رفتن !!!