محبین اهل بیت

۳ مطلب با موضوع «تلنگر» ثبت شده است

عکس زیر عکس شیری است که پس از شکار آهو متوجه شد که این آهو باردار بوده، تلاش میکند تا بچه را نجات دهد، اما وقتی متوجه میشود که بچه آهو مرده است، در کنار آهو دراز میکشد و میخوابد، پس از مدتی فیلم بردار به سراغ شیر میرود و متوجه میشود که شیر سکته کرده است
 
 
 
 
واین هم عکس یک اسرائیلی که پشت پیراهن وی نوشته شده:
یک تیر به دو هدف!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۰:۳۰
علی خادمه
ریزش برگ های پاییزی به من درسی دادکه در هنگام خواب ریشه ها ٬برگها می ریزند٬ حتی بانسیمی.

امادر بهارهای سبز٬همراه با بیداری ریشه ها٬ازچوب خشک مرده  جوانه ها وشکوفه ها می جوشند.

rish ha(ع.ص)

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۱ ، ۱۲:۱۳
علی خادمه

ریخته سرخ غروب

جابجا بر سر سنگ.

کوه خاموش است.

می خروشد رود.

مانده دردامن دشت

خرمنی رنگ کبود.

 

سایه آمیخته با سایه.

سنگ با سنگ گرفته پیوند.

روز فرسوده به ره می گذرد.

جلوه گر آمده در چشمانش

نقش اندوه پی یک لبخند.

 

جغد بر کنگره ها می خواند.

لاشخورها، سنگین،

از هوا، تک تک، آیند فرود:

لاشه ای مانده به دشت

کنده منقار ز جا چشمانش،

زیر پیشانی او

مانده دو گود کبود.

 

تیرگی می آید.

دشت می گیرد آرام.

قصة رنگی روز

می رود رو به تمام.

 

شاخه ها پژمرده است.

سنگ ها افسرده است.

رود می نالد.

جغد می خواند.

غم بیامیخته با رنگ غروب.

می تراود ز لبم قصة سرد:

 دلم افسرده در این تنگ غروب

ناگهان عشق درون دل من می جوشد

وخدا می داند ومن آگاه شدم، که گلم می آید 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۵۴
علی خادمه